کشف معانی در متن از نظریه معنی المعنی تا عدم قطعیت معنا
بحث في مجلة زبان و ادبیات عربی جامعة الفردوسي مشهد - https://jall.um.ac.ir/
ممعناشناسی و دلالتهای معنایی یک متن، از مهمترین مسائل مورد توجه پژوهشگران است. عبدالقاهر جرجانی از جمله پژوهشگرانی است که به این موضوع، توجه داشت. وی با تکیه بر حاکمیت منظور مؤلف در شناخت معانی متن، نظریه معنیالمعنی را ارائه کرد. این نظریه عامل تمایز میان زبان عادی و شعری است و معنای ثانویهای به متن ادبی میافزاید. در دهههای اخیر مکتبهای ساختارگرایی و ساختارشکنی با نقض این نظریه، شیوههای جدیدی جایگزین درک متن کردند. ساختارگرایی، متن را در فهم معنا کافی میداند و ساختارشکنی، فهم معنا را به خواننده میسپرد و نظریه تعدد خوانش ها یا مرگ مؤلف را مطرح میکند.
پژوهش حاضر بر آن است تا روند تحول معنیالمعنی را از آغاز شکلگیری تاکنون و سه روش کشف معانی موجود در متن را بررسی کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد ۱. معنیالمعنی به دو گانگی معنا در یک متن و امکان کشف معنایی واضح از طریق ادراک منظور مؤلف معتقد است؛ ۲. بلاغتپژوهان معاصر، تغییراتی در معنیالمعنی ایجاد کرده و رکن جدیدی بدان افزودند؛ ۳. ساختارگرایان و ساختارشکنان، اعتباری برای معنیالمعنی قائل نیستند. ساختارگرایی بر سیاق متن در شناخت معنا مبتنی است و ساختارشکنی بر ادراک خواننده جهت کشف معانی متن استوار است.