نشانه ـ معناشناسي ساختار روايي داستان «و ما تشاؤون» بر اساس نظريه گريماس
بحث في مجلة نقد ادب معاصر عربي جامعة يزد - http://mcal.yazd.ac.ir
چکیده | |
گریماس، معناشناس فرانسوی، کوشیده است الگویی منسجم جهت مطالعه روایت ارائه نماید. بر اساس آنچه از نظر وی و نشانهمعناشناسی نوین دریافت میشود، شناخت متون ادبی دیگر مبتنی بر تحلیل مکانیکی و شناخت فرستنده و گیرنده نیست. بلکه مهم شناخت سیر تولید متن تا انتقال و دریافت است که شامل عناصر کنشی و شَوِشی و رخدادی میشود. این مقاله به بررسی شرایط تولید و دریافت معنا در نظام گفتمانی روایی داستان «وما تشاؤون» میپردازد. نظامهای گفتمانی یا مبتنی بر کنش هستند که نظامهای گفتمانی شناختی را میسازند یا مبتنی بر شَوِش که نظامهای گفتمانی احساسی را میسازند. داستان پایداری «و ما تشاؤون» به دلیل منطق روایی حاکم بر آن، قابلیت تحلیل و بررسی از دیدگاه نظامهای گفتمانی کنشی (و بعضا شَوِشی) را دارد. هادی، کنشگر اصلی، تابع برنامه است و توانش روحی و جسمی او، موتور اصلی کنش او را به وجود میآورد. کنشگر با کمک کنشیارها بر نیروهای مخالف پیروز میشود و کنش را انجام میدهد و به ترتیب مراحل آمادهسازی و آزمون اصلی را پشت سر میگذارد وبه آزمون سرفرازی میرسد. در این مرحله به پایان فرایند روایی کلام (یا ارزیابی) و ارزش میرسد. گفتمان غالب آن، هوشمند (یا کنشی) بوده و روند شکلگیری ارزش به گونهای است که گفتمان اخلاقمدار میشود. البته در این داستان با گفتمان رخدادی و کنش متکی بر ابرحضور هم روبهرو هستیم. بدین ترتیب هدف این نوشتار واکاوی فرایند نشانهمعناشناسی داستان مذکور بر اساس الگوی مطالعاتی گریماس است تا نشان دهد چگونه کنش و شَوِش باعث شکلگیری گفتمان «و ما تشاؤون» شده و انواع نظامهای هوشمند و احساسی و رخدادی را به وجود آورده است. |