شخصيت آفريني در ادبيات داستاني کودک «بررسي مجموعه ي «قصص عن ثعلب» اثر زهير ابراهيم رسام»
بحث في مجلة نقد ادب معاصر عربي جامعة يزد - http://mcal.yazd.ac.ir
چکیده | |
کودکان برای پذیرش یا رد بسیاری از باورها استعداد بسیاری دارند و دوره کودکی مرحله بسیار مهمی در زندگی ملتها است. این امر کارکرد تربیتی و روانشناختی داستان کودک را – که بارزترین جلوه آن شخصیتپردازی است – دوچندان میکند. از اینرو شخصیت داستان کودک در عین خیال انگیزی، باید طبیعی و باورپذیر باشد و با شایستگی، موانع را از سر راه بردارد. باورپذیری و شایستگی قهرمان، شخصیت داستانی را در نزد کودکان، دوست داشتنی و الگوپذیر مینماید. زهیر ابراهیم رسام نویسندهی عراقی داستان کودک در مجموعه داستانی «قصص عن ثعلب» خود، به مقوله شخصیت توجه ویژهای دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی میکوشد تا با تحلیل هنری شخصیتها، بهویژه شخصیتهای اصلی این مجموعه داستانی، مساله باورپذیری و شایستگی آنان را در داستان، روشن و شگردهای آن را بیان کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که راوی با بهره بردن از ترفندهایی مانند: ایستایی، سادگی، بروز رفتارهای واقعی در جهان متن و گوناگونی اکثر شخصیتها، آنان را باورپذیر و شایسته نشان میدهد و ضمن تاکید بر درونمایههایی چون اندیشهورزی و پایداری در برابر ترفندهای شخصیت منفی داستان- که معمولاً روباهی است مکار- آن را در ذهن کودک جایداده، تثبیت میکند. |