دو زبانگی و دوگانگی زبان در شعر عربیِ دورة انحطاط
بحث في مجلة لسان مبين - جامعة قزوين
دو زبانگی و دوگانگی زبان از جمله مسائلی است که از دیر باز در همة زبانهای دنیا دیده شده است و همواره دربارة آن نگرانیهایی مطرح بوده است؛ چرا که به باور برخی، این دو پدیده رفته رفته از رقت و انسجام زبان میکاهد و سبب ضعف و سستی در آن میگردد. دوگانگی زبان و دو زبانگی اگر چه با توجه به شرایط مکانی، زمانی، ﻧﮋادی، مسائل اجتماعی، اوضاع سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه، متغیر است؛ اما در هر سطحی که باشد سبب ضعف زبان گردیده و اندک اندک آن را از جایگاه رفیع خود دور میسازد. عصر مملوکی و عثمانی یا دورة انحطاط ادبی در ادبیات عرب، یکی از دورههایی است که در آن زبان عربی بیشتر از هر زمان دیگر دچار آمیزش زبانی گردید و از آسیبهای آن در امان نماند. به گمان میرسد که در این عصر به دلیل حضور حاکمان غیر عرب بویژه حاکمان دارای نژاد ترک و در پی آمیزش نژادی، این پدیده بگونهای بارزتر و چشمگیرتر نسبت به دیگر دورههای تاریخی در ادبیات عرب، خود را نشان داد. البته بهتر است برای این دوره، به جای دو زبانگی از اصطلاح چندزبانگی بهره بگیریم؛ زیرا میان زبانهای عربی، فارسی، ترکی و گاه زبانهای دیگر ملتهای ساکن در جهان اسلام آن روز، دستکم نزد ادیبان و سیاستمداران، پیوندی ناگسستنی وجود داشته است. نگارندگان پژوهش پیش رو برآنند که ضمن آوردن نمونههایی از این دو پدیده در شعر عربی این دوره، به بررسی چرایی پیدایی و پیامدهای منفی و گاه مثبتی بپردازند که برای شعر عربی داشته است.