خوانش اسطوره گراي تمنّاي جاودانگي در سروده هاي عبدالوهاب البياتي
بحث في مجلة نقد ادب معاصر عربي جامعة يزد - http://mcal.yazd.ac.ir
چکیده | |
تمنّای جاودانگی از دیرباز، در رویکرد فرجامنگر اندیشهی بشری، نابترین، دلنشینترین و شاید، غمانگیزترین ترانهای بوده است که در ادوار مختلف تاریخ، بنمایه و عصارهی برجستهترین غزلوارههای آفرینش را در ذهن نوع بشر برساخته است و پرداختن بدین مفهوم نه تنها در دوران معاصر در ادبیات مشرق عربی و بویژه نزد سرایندگان مکتب تمّوز، امری دلکش و گریزناپذیر مینماید بلکه از گاهِ سرودن اسطورهی گیلگَمش و جستجوی گیاه جاودانگی نیز مطرح بوده است تا روایت آرمان بازگشت جاودانهی انسان در ادیان خداباور و تا اندیشهی عین الحیاة و چشمهی آب زندگانی… در این نوشتار، پدیدآور بر آن است تا بر بنیاد نقد اسطورهگرا به خوانش موردپژوهانهی آن دسته از مرگ- نگارههای عبدالوهاب البیّاتی دست یازد که در نای هستی، نوای جاودانگی و بازگشت را زمزمه میکنند و از ژرفای هستی مرگآلودشان، حضور عشتار و بازگشتِ جان هستی را به جسم خزانزدهی خاک و ساکنان غریبش نوید میدهند؛ در این راستا نمود تمنای جاودانگی در سرودههای بیّاتی بر بنیاد برجستهترین الگوهای ایزدبانوی گیاهیِ اسطورهی کهن باززایی در میانرودان/ عراق کنونی در جستار حاضر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برآیند فرجامین این جستار نشان میدهد که از میان سرایندگان مطرح کنندهی مفاهیم رستاخیزی در ادبیات معاصر عربی، بیاتی، برجسته ترین شاعری بوده است که این مفهوم را مطرح نموده است از آن رو که وی در چکامههای رستاخیزی خویش، تنها تداعیگر اساطیر کهن نیست بلکه آفرینشگر اساطیری دیگرگونه در عصر جدید است. |