تحلیلِ روان شناختیِ هجویاتِ حُطیئه بر اساسِ نظریة «آدلر» و «هورنای»
بحث في مجلة لسان مبين - جامعة قزوين
ویژگیهای خاصِّ ادبیّات و زمینههای بسیار گستردۀ آن، موجب شده که این رشته با سایرِ رشتههای علوم انسانی در ارتباطِ تنگاتنگ قرار گیرد. در این میان، روانشناسی به عنوانِ یکی از شاخههای علوم انسانی در بسیاری از زمینهها با ادبیات تناسبِ موضوعی دارد، و ضرورتِ انجامِ پژوهشهای مشترک، میانِ این دو مقوله، احساس میگردد. در این رابطه، هجا یکی از فنون شعری است که شاعر برای تسلّی دادن به آشفتگیهای درونیِ خود میسُراید که بررسی دقیقِ علل و عواملِ پیداییِ آن از دیدگاهِ روانشناختی میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. این مقاله با رویکرد نقد روانکاوانه از هجوسرودههای حطیئه، عواملِ هجو در شعرِ وی را در دو دستۀ عواملِ بیرونی و درونی و براساسِ نظریة روانشناختیِ «آلفرد آدلر» و «کارن هورنای» بررسی کرده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد هجوِ حطیئه از یک سو بازتابِ مشکلاتِ محیطی وی است، و از سوی دیگر، انعکاسِ مشکلاتِ روانی از جمله احساسِ حقارت، پرخاشگری و گُسستگی شخصیتِ اوست.