تحليل گفتمان اشعارسميح القاسم براساس رويکرد بينافردي”
بحث في مجلة نقد ادب معاصر عربي جامعة يزد - http://mcal.yazd.ac.ir
چکیده | |
سمیح القاسم همواره به عنوان یکی از شاعران برجسته مقاومت محسوب میگردد به طوری که وی را یکی از اعضای مثلث مقاومت تلقی میکنند که نقش مهمی در به تصویر کشیدن فاجعه فلسطین داشته است اما در سالهای اخیر نظرات مختلفی در مورد تغییر رویکرد سیاسی وی از مقاومت به سازش مطرح شده است در این میان با توجه به اینکه شاعران و ازجمله سمیح القاسم زبان خاص خود را داشته و پی بردن به رویکرد اصلی انان به سادگی صورت نمیگیرد بنابراین به ابزاری در جهت کشف رویکرد فکری وی نیاز داریم. یکی از مهمترین ابزارها در جهت پی بردن به لایه پنهانی متن و فهم اصول اندیشه نویسنده و شاعر، تحلیل گفتمان میباشد. این رویکرد زبان شناسی با بررسی فرانقش بینافردی از یک سو و بررسی اصول زبانشناسی از سوی دیگر، سعی در تبیین نظام اندیشگانی شاعر دارد. در این مقاله سعی در بررسی فرانقش بینافردی داشته و دو نمونه قصیده از قبل و بعد از جنگ شش روزه1967م(به عنوان یکی از رویدادهای موثر در تغییر رویکرد سیاسی مبارزان و ادبای مقاومت) را برگزیده و در چارچوب تقابل و رابطه حاکم بر حضور متکلم و مخاطب به عنوان مظاهر اصلی ساختار بینافردی مورد بررسی قراردادهایم .هدف اصلی این پژوهش پی بردن به رویکرد سمیح القاسم بر اساس دلایل متنی موجود و بدون اتکا بر نظرات ضد ونقض مختلف در مورد تغییر خط فکری وی میباشد پس از بررسی، نتیجه گرفتیم که حضور متکلم و مخاطب در اشعار قبل ازجنگ بسیار قدرتمند بوده و در مورد متکلم با نقش آفرینی ضمایر مفرد وجمع و درمورد مخاطب با مخاطب قراردادن برادران مجاهد و تکرار فعلهای امر ونهی تبیین شده است. در حالی که در اشعار پس از جنگ شخص متکلم به صورت ضعیف و معمولا بدون ذکر ضمیر مستقیم حضور یافته و شخص مخاطب نیز هرگز با افعال امر ونهی که بیانگر احساس مسئولیت شاعر در قبال ارشاد مخاطبان میباشد، همراه نیست. به این ترتیب تغییر رویکرد سمیح از قوت و اقتدار به انفعال و ضعف کاملا مشهود است |