تحليل رمان “زينب” بر اساس نقد فمينيستي
نقد ادب عربی - جامعة الشهيد بهشتي - http://jalc.sbu.ac.ir/
فمينيسم، جنبشي سازمان يافته براي دفاع از حقوق زنان است که ريشههاي آن به دورههاي روشنگري اروپا و بيداري آن از خواب قرون وسطي ميرسد. اين جنبش در سراسر تاريخ طولاني خود، خواهان براندازي نظام مرد سالار و از بين بردن سيطرة تبعيض جنسي بوده است. فمينيسم به طور رسمي فعاليت خود را از اواخر قرن هيجدهم ميلادي آغاز نمود و از آن پس نيز دوران پر فراز و نشيبي را پشت سر نهاد. سه موج مشهور اين نهضت، از مهمترين فعاليتهاي آن به شمار ميرود که “حفظ حقّ رأي براي زنان” و “تأکيد بر تفاوت ها و نابرابريهاي نژادي و اقتصادي” از جمله برجسته ترين اهداف آن محسوب ميشوند. پس از جنبش فمينيسم، نقد فمينيستي نيز در پي انعکاس صداي زنان و تجربيات ايشان در ادبيات برآمد و از نيمة دوم قرن بيستم، فعاليتهاي خود را آغاز نمود. اين نقد در تاريخچة خود، آثار برجستة نويسندگان مشهوري را تجربه نمود که ويرجينيا وولف و سيمون دوبوار از جملة آنانند. دفاع از مطالبة حقوق زنان، به مرزهاي جغرافيايي خاصّي محصور نشد و مناطق مختلفي از جمله کشورهاي عربي را نيز در بر گرفت. در ميان سرزمينهاي عربي، مصر نقش متمايزي را ايفا نمود و سه مرحلة بومي از نهضت فمينيسم را تجربه کرد. محمّد حسين هيکل، نويسندة برجستة مصري ، از جمله کساني بود که در مرحلة سوم از نهضت ياد شده و تحت تأثير جنبش آزادي زنان، دست به قلم برد و آثار برجسته اي از خود به جاي نهاد. هيکل با اثر مشهور خود “زينب”، انديشة فمينيسم را در پسِ تمامي صحنههاي اين رمان به نمايش گذارد و به عقيدة برخي، افکار پدر نهضت آزادي زنان را بازگو نمود. مقالة حاضر در پي آن است تا ضمن نشان دادن جلوههاي فمينيستي رمان زينب، به تحليل و بررسي آنها نيز مبادرت ورزد.
واژگان کلیدی
فمينيسم، حقوق زنان، محمّد حسين هيکل، زينب