مقایسهی مفهوم تنهایی و عوامل آن بین جبران خلیل جبران و سهراب سپهری
جامعة أصفهان
جبران خلیل جبران و سهراب سپهری، دو ادیب برخاسته از دو فرهنگ متفاوت عربی و ایرانی بودند که در شرایط و محیطهایی مختلف با یکدیگر پرورش یافتند. این دو ادیب به رغم تفاوتهای بسیار و برخورداری از ویژگیهای روحی و روانی غیریکسان، مشترکات بسیاری نیز داشتهاند که قابل تأمّل و بررسی دقیق است. از جنبههای مشترک بین آنها می-توان به موارد ذیل اشاره کرد: گرایش به مکتب رمانتیسم، طبیعتگرایی، تأثیرپذیری از آیین بودایی، آرمانگرایی و میل به تنهایی و خلوتگزینی. عوامل ایجاد و تشدید این میل را در دو ادیب میتوان چنین خلاصه کرد: تأثیر خانواده، جامعه، آرمانگرایی، تأثیرپذیری از شخصیّتهای فکری و ادبی، تأثیر از برخی مکتبهای ادبی و فلسفی، شکست در عشق. برخی از این عوامل باعث شده بود تا دو نویسنده حتّی از دوران کودکی نیز به تنهایی و خلوت روی آورند و عزلت را بر حضور در جمع ترجیح دهند. این دسته از عوامل، در حیطهی علم روانشناسی و جامعه شناسی قرار میگیرد. مانند: فقر در خانواده، محرومیّت از محبّت پدر و یا مادر، محرومیت از حمایت معنوی پدر به عنوان تکیهگاه و رکن خانواده، کیفیّت ارتباط و تعامل افراد خانواده با یکدیگر و دیگر افراد، شرایط سیاسی و اقتصادی نامناسب در جامعه، مهاجرت و…که فرد را از دوران کودکی و حتّی از پیش از تولّد تحت تأثیر قرار میدهد و زندگی او را گاه تا پایان عمر دچار تغییر و تحوّل میسازد. موارد یاد شده، از دوران قبل از بلوغ و بعد از آن است که تأثیر خود را بر جای میگذارد و میل به عزلتنشینی و گوشهگیری را در فرد ایجاد و یا تقویّت میکند.پژوهش حاضر از نوع تحلیلی و تاریخی است که شالودهی آن بر زندگینامههای جبران و سپهری، آثار شعری و نثری آنها و همچنین کتابهایی که میتوانند در زمینههای روانشناسی، جامعهشناسی، آشنایی با مکتبهای ادبی، فلسفی و دینی موثر باشد، نهاده شده است