شعر حماسی شیعه در قرن اول هجری
جامعة أصفهان
چنانکه در صفحات پیشین بیان شد، برجستهترین عقیدهای که مذهب تشیع برمبنای آن شکل گرفت ، اعتقاد به عظمت و شخصیت علی(ع) و اولاد او و شایستگی آنها برای جانشینی رسول خدا(ص) و حکومت در جامعه اسلامی بود. ولی با کمال تاسف مسلمین تنها فرصت تاریخی را از دست دادند زیرا بر خلاف خواست رسول خدا(ص) عمل کردند و آنچه نباید میشد، اتفاق افتاد. و اسلام دچار چنان زیانی گشت که از حد وصف بیرون است ، یعنی در عنفوان رشد و نمو اسلام با منازعات و مناقشات نابجای اعتقادی و سلیقهای گروههای مسلمین بخش عظیمی از نیروی خلاقه خود را از دست داد. تشیع نیز با این اعتقاد از رحلت رسول خدا(ص) خود را مظلوم میدانست و با خلافت به عنوان یک موضوع غصب شده برخورد میکرد که بازتاب آن در ادبیات شیعه بسیار چشمگیر است ، شیعه در تمامی اغراض شعریش پیوسته از پیشوایان هدایت و از حقانیت آنان دفاع کرده، چنان که در صفحات پیشین ملاحظه شد شاعران شیعه در خلال سرودههای خود حتی در لحظات حساس رویاروئی با دشمن در میادین جنگی، حقانیت این رهبران الهی و راه و روش حق آنان را مینمایانند و میکوشند که موضع مردان حق و حقیقت و رهبران سعادت و عدالت را در برابر دیگران بویژه جباران و ستمگران تحکیم بخشند و استوار دارند. از این رو میبینیم تاریخ تشیع با نام یک سلسله از شیفتگان و شیدایان و جانبازان سر از پانشناخته توام است که گاهی با لبه بران شمشیر و گاهی با تیغ زبان به مبارزه با مخالفین و معاندین برخاستهاند. چنان که پیش از این روشن شد سرودههای شیعه که دارای روح حماسی است همچون دیگر اشعار عربی از مقوله شعر جنگ و جهاد است و بطور کلی ادبیات عرب فاقد منظومهای حماسی همانند منظومههای حماسی مشهور دنیا ست چرا که در میان عرب شرایط و وسایل ایجاد حماسه ملی و طبیعی وجود نداشت ، آنان تا پیش از ظهور اسلام، به شکل قبایل پراکنده در سرزمین عربستان ساکن بودند و فاقد ملیت به مفهوم واقعی کلمه بودند و علیرغم اینکه جنگ و کارزار را از گذشتههای بسیار دور شناخته بودند اما اشعارشان به صورت قطعات و قصایدی است که شاعر به پهلوانی خود یا قبیلهاش مباهات میکند تنها پس از ظهور اسلام بود که اندیشه کسب عظمت و اتحاد و یکپارچگی در میان مردم عرب پدید آمد و با اینکه شجاعت و پهلوانی از اصیلترین ویژگیهای اخلاقی آنان به شمار میرود، آنان شعر حماسی را به عنوان یک ساختار و بنای شعری شناخته بودند و با وجود نوابغ و شعرایی که سرچشمه فیاض شعر و ادب بودند، باز منظومهای حماسی به آن معنا که معهود است از خود برجا نگذاشتند. به نظر میرسد که تمایل شدید عرب به ایجاز و زیاده روی در مختصرگویی یکی از دلایل مهم فقدان منظومه ملحمی و حماسی در میان این قوم میباشد، و نیز شاید عدم استقرار آنان در یک مکان از عوامل عدم پیدایش یک چنین اثر با ارزش هنری باشد و همه اینها و برخی اسباب و عوامل دیگر مانند گرایش شدید آنان به وصف و نه قصهسرایی که هسته اولیه ملحمه را تشکیل میدهد، مانع ایجاد ساختارهای محکم و ارزشمند شعری بود از این رو باید قصاید بلند و قطعات شعری موجود در ادبیات عرب را از قبیل فخر و حماسه، نه ملاحم، به شمار آوریم و شعر شیعه نیز از این قاعده مستثنی نیست . اما نکاتی که در اشعار حماسی شیعه بوضوح به چشم میخورد آن است که غالب این اشعار جهتگیری سیاسی دارد و نوک بران آن خلفای غاصب را نشانه رفته و تلاش بر آن است که زمینههای انتقال خلافت به صاحبان اصلی آن فراهم گردد. نعمان القاضی میگوید : تمامی موضوعات و اغراض شعری شیعه کاملا” سیاسی است و یک هدف واحد را دنبال میکند و آن دفاع از حق غصب شده اهل بیت و روشنگری در این باره است . از برجستگیهای شعری این نظمسرایان میتوان نوآوری در مضامین و الفاظ شعری، کاربرد استدلال و اجتماع و کاربرد ایمان و عقیده در شعر را نام برد. اما اشکالی که در این اشعار وجود دارد نزدیک بودن آن به نثر است حتی بعضی از نقاد آن را نثر محسوب کردهاند نه شعر. این ادب ، ادب عقیده است که از دو عاطفه سرچشمه میگیرد : 1) خشم و غضب 2) حزن و اندوه عواطفی که سرایندگان شیعی در چکامههایشان بر میانگیختند از چند جهت بود : 1) عاطفه خشم، چون شیعه اعتقاد داشت که حقش از او سلب و بوسیله قدرت طلبان غصب شده است و این خشم و غضب شاعران شیعه، به سرودن، سرودههای فیاض و مواجی که گلوی غاصبین را میفشرد، سوق میداد. 2) عاطفه حزن و اندوه 3) عاطفه عشق و علاقه شدید.