بررسی رویکرد بلاغتپژوهان زبان عربی و زبانشناسان به مقوله معانی اصلی و فرعی انشای طلبی و مقایسه آن با یکدیگر
جامعة أصفهان
هدف این تحقیق، مقایسه بین آراء بلاغتپژوهان زبان عربی و زبانشناسان درباره معانی اصلی و فرعی انواع انشای طلبی (استفهام، امر، نهی، ندا و تمنی) است. بدین منظور نخست از یک سو نظرات زبانشناسان در این مقوله در شاخه کاربردشناسی زبان و مبحث کنشهای گفتاری مورد بررسی قرار گرفت و از دیگر سو دیدگاه بلاغتپژوهان در این باره در شاخه علم معانی مورد مطالعه قرار گرفت. پس از جمعآوری و تحلیل نظرات هر دو گروه در باره این موضوع، به منظور درک تفاوتها و شباهتهای آنها مقایسهای صورت گرفت که نتایج حاصل از آن حاکی از وجود شباهتهای عمدهای بین نظرات این دو گروه است، از جمله تقسیم کلام به خبر و انشا، توجه به معانی غیر مستقیم انشا و غیره، و این خود دلیلی است بر تأثیرپذیری زبانشناسان معاصر از بلاغتپژوهان قدیم. اما با این وجود، نمیتوان پارهای از تفاوتهای موجود بین این نظرات، از جمله تفاوت در حوزه کار این دو گروه را که گاه حاکی از نوآوری زبانشناسان در این مقوله و توجه آنان به ابعاد دیگری از انشای طلبی است، انکار کرد. از دیگر نتایج حاصل از این تحقیق که در واقع یکی از کاربردهای آن به شمار میرود، ارائه راهکارهایی برای برقراری یک ارتباط دوسویه موفق میان گوینده و شنونده و همچنین راهکارهایی برای فهم بهتر متونی است که در آن یکی از انواع انشای طلبی به کار رفته است.