بررسی تطبیقی اندیشهی انتظار موعود در شعر محمود درویش و قیصر امینپور
جامعة أصفهان
روابط فرهنگی وادبی ایرانیان وعرب زبانان از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده است. در زمان معاصر ، با پیدایش ورشد ادبیات تطبیقی – که نشان دهنده ابعاد مهمی از تعامل اندیشه و فرهنگ ملتها با یکدیگر است- ضرورت مطالعات تطبیقی میان ادبیات فارسی وعربی بیش از پیش آشکار شده است.این پژوهش با شیوه تطبیقی به بررسی اندیشه انتظار موعود بین دو نماینده شعر مقاومت در فلسطین وایران، محمود درویش وقیصر امین پور میپردازد. از عوامل موثر در انتخاب موضوع تحقیق آن است که ادبیات فلسطین و ادبیات انقلاب اسلامی در وضعیت مشابهی از جهت مقاومت همه جانبه در برابر دشمنان قرار دارند وبه موضوعات مشترکی از جمله نحوهنگرش به آینده و انتظار موعود میپردازند.انتظار موعود موضوعی است که هیچ گاه رنگ کهنگی به خود نمیگیرد و در همه ادیان ومذاهب ودر مکاتب فلسفی و نیز در اندیشه شعرا و ادیبان جهان از جایگاه خاصی برخوردار است. شعر مقاومت رویکرد خوشبینانهای به آینده دارد از این رو عرصه مناسبی برای مطالعه نگاه شاعران به آینده است.در این پژوهش انتظار موعود مفهومی عام دارد و شامل موضوعاتی چون سرزمین موعود، آیندهی موعود، جامعهی موعود، و منجی موعود است و بطور کلی نگاه خوشبینانه به آینده را در شعر درویش و امین پور بررسی می کند.نتایج پژوهش بیانگر جلوههای گوناگونی از امید به آینده در شعر دو شاعر است که در امید بازگشت به وطن، دستیابی به انسان کامل و جامعه آرمانی، امید به وصال محبوب، و انتظار ظهور منجی جلوهگر می شود.کلید واژگان: انتظار موعود، محمود درویش، قیصر امین پور، شعر معاصر عربی، شعر معاصر فارسی، نگرش به آینده